باز هم از غافله ی اربعین جامانده ام..
11 آبان 1396
سلام آقا امروز نمیخوام شعر بنویسم نمیخوام قطعه ی ادبی بنویسم ,اومدم یکم باهات حرف بزنم آقا… آقا میدونی الان چند ساله منتظرم، میدونی تنها آرزوم شده فقط یه بار بیام حرم ، همه هرسال میرن ولی من مثل هرسال امسال هم منتظرم.آقا تو که این همه مهمون نوازی ، آدم بدا رو تو خونه ات راه نمیدی ؟؟ میدونم بدم ،میدونم کوله بارم پر از گناهه! بخدا میدونم … اما آقا دارن از کربلا میان از خاطراتشون با حرمت واسم میگن .. آقا میمیرم وقتی خداحافظی میکنن من میمونم اونا میرن ، وقتی میان دونه به دونه خاطراتشون حسرت های منو دار میزنن …آقا فقط همین یه بار فرصت بده من…قول میدم آدم خوبی بشم …فقط بزار یه بار بیام حرم ….
نویسنده: سیده حدیث موسوی
گرافیست :سیده سبا میرزمانی