سفرنامه اربعین (قسمت سوم و پایانی)
12 آبان 1396
به ما گفتن قوانین هم قبول نمیکنه …اشکهای ذوق من تبدیل به اشک غم شد. نشستم روی صندلی، حالم خیلی بدبود. باز افکار مزاحم اومد سراغم. همسرم باچهره ی انرژی بخش نگاهم کردو گفت: ” نگران نباش, گریه نکن, آقای سرهنگ گفتن باعراق تماس میگیرنواجازه… بیشتر »
نظر دهید »
سفرنامه اربعین (قسمت اول)
12 آبان 1396
اگر بزرگان عالم تورو به دیدار بطلبن, آسمون به زمین برسه هم به زیارت میری. اما اگر نخوان, پولدارترینم باشی, هرکاری کنی نمیری. من بخاطر مشکلاتی ویزا نداشتم. روز دهم عاشورا بچه توشکممو ازدست دادم. افسرده شدم، چیزی که خیلی آزارم میداد این بود که از محرم که… بیشتر »
باز هم از غافله ی اربعین جامانده ام..
11 آبان 1396
سلام آقا امروز نمیخوام شعر بنویسم نمیخوام قطعه ی ادبی بنویسم ,اومدم یکم باهات حرف بزنم آقا… آقا میدونی الان چند ساله منتظرم، میدونی تنها آرزوم شده فقط یه بار بیام حرم ، همه هرسال میرن ولی من مثل هرسال امسال هم منتظرم.آقا تو که این همه مهمون نوازی… بیشتر »