غم خواری با امام زمان (عج)
#تولیدی_حوزه_علمیه_فاطمه_الزهرا_آبادان
مواسات یعنی وقتی امام بیداره.. بیدار باشی!
وقتی امام غصه میخوره..توام غصه بخوری!
+ غیر از این باشه یعنی امام رو برای رفاه و آسایش خودمون میخواهیم +
تو هر روز پول روی پول میزاری از طرفی یتیم هایی هستن که گرسنه اند..
اینجا سالم نشستی و جاهایی مثل یمن,عراق, سوریه و میانمار هستن که شیعه های امام زمان رو تیکه تیکه میکنند..
وقتی به هر بهانه ای حتی از یک راه پیمایی ساده, تو شهر خودت! در کمال آرامش برای هم دردی با شیعیان امام زمان دریغ میکنی… باید بدونی که بسیار خودشیفته و ظالم هستی..!
وقتی عده ای با جان و مال خودشون جهاد میکنند.و تو حتی نمیزاری خانواده ات در این جهاد شرکت کند یعنی خودخواهی!
” باید کاری کنی که بتونی دل آقا رو شاد کنی.. هرچقدر که بتونی “
مگه نشنیدی هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد, به مرگ جاهلیت مرده است!؟ اینکه نسبت به نسب و اهل و عیال امام شناخت داشتی باشی کفایت میکند!؟
بحث امروز: آشتی با امام زمان (عج)
سوال: مگر ما با امام زمان قهریم؟
پاسخ: به ارتباطی که با امام زمان داریم توجه کنیم.. به تاثیر این ارتباط نگاه کنیم.. خودمان بگوییم.. آیا ما آشتی هستیم؟
اتفاقا ما با انواع عبادات, مستحبات, دلسوزی ها با زهم با امام قهریم..
اثبات: اگر کسی با امام آشتی هست, گرفتاری دارد؟ مشکل دارد؟ با این دین کامل و این امام رئوف چرا این همه مشکل هست؟
عدم ارتباط با امام زمان (عج) باعث مشکلات می شود.. اینها با هم تناسخ ندارد
پس یا ارتباط نداریم و یا اگر داریم بسیار ناچیز است..!
امام زمان بخاطر اعمال ما , حضور توام با ظهور ندارد! یک سری وظائف در قبال امام زمان (عج) داریم که یکی از آنها “دعا برای ظهور” است..
از این پس به جای دعا برای سلامتی امام زمان (عج), دعای تعجیل در فرج را بخوانیم..!
منبع: سرکار خانم استاد هریچی _ درس مهدویت
نویسنده: سیده سبا میرزمانی
محبت لرزه ی کرمانشاه
#تولیدی
السلام علیک ایها الامام رئوف
یکی از ویژگی های امام رضا (ع)،رئوف بودن آن بزرگوار است.
صفت رئوف به شخصی اطلاق میشود که در عین حالیکه به کسی کمکی میکند؛او را هم دوست دارد که این صفت در امام بزرگوار(ع) علاوه بر دوست،دشمنان حضرت را نیز شامل میشد؛تا جاییکه:
"هارون به یکی از فرماندهان سخت گیر خود به نام ” جلودی ” فرمان داد خانه های آل علی علیه السلام را غارت نماید و برای زنان آنها جزء یک لباس باقی نگذارد .
جلودی وارد مدینه شد و با لشکر خود به خانه امام رضا علیه السلام هجوم برد .
امام رضا علیه السلام همه زنان خانه را در اتاقی جمع کرد و خود جلوی آن ایستاد . جلودی گفت : باید وارد این اتاق شوم و لباس های زنان را غارت نمایم .
امام فرمود : من خود لباس های آنها را می گیرم و به تو تحویل می دهم .
جلودی قبول نکرد ولی امام علیه السلام مقاومت کرد .
سرانجام جلودی تسلیم پیشنهاد امام رضا علیه السلام شد .
امام رضا علیه السلام وارد اتاق شد و لباس های اضافی زنان و حتی گوشواره ها و زیور آلات و آنچه در خانه بود ؛ همه را به جلودی تحویل داد .
چند سال بعد پس از این که امام رضا علیه السلام مجبور به پذیرش ولیعهدی مآمون شد عده ای از افسران و فرماندهان شورش کردند و مورد غضب مامون قرار کرفتند
مامون همه آنها را دستگیر کرد و قرار شد جلوی مامون محاکمه شوند . یکی از آنان جلودی بود .
همین که جلودی برابر مامون حاضر شد امام رضا علیه السلام به صورت محرمانه به مامون فرمود :این شخص را به خاطر من ببخش و اعدامش نکن !!
مامون با تعجب گفت : این همان کسی است که در مدینه به بانوان خاندان رسالت جسارت کرد و هر چه داشتند غارت نمود چرا برای او شفاعت می کنید ؟
امام رضا علیه السلام فرمودند : به هر حال او را عفو کن
جلودی گمان کرد که امام رضا علیه السلام در گفتگوی محرمانه اش با مامون اصرار می کند که او را اعدام کنند به همین جهت رو به مامون کرد و گفت :
ای امیرمومنان !!! شما را به خدا و به خدمتی که به پدرتان هارون الرشید کرده ام سوگند می دهم سخن علی بن موسی الرضا را در مورد من نپذیرید
مامون گفت : به خدا سوگند سخن او را درباره تو نمی پذیرم ولی بدان علی بن موسی الرضا علیه السلام به من گفت که تو را ببخشم و من هم طبق خواسته خودت حرف او را نمی پذیرم !!! جلاد گردنش را بزن !!!” ۱
ما مسلمانان هم این صفت زیبا را از اماممان به ارث گرفته ایم.یکی از نمونه های زیبای آن کمک هم وطنانمان به مردم آسیب دیده و داغ دیده حادثه تلخ زلزله کرمانشاه بود.
این حس انسان#دوستی و #کمک به هم نوعمان شامل حال ایرانی های مقیم کشورهای خارجی هم شد تا بدانجا که ایرانی های مقیم آمریکا بیش از ۲۰۰هزار دلار کمک مالی به زلزله زدگان کرمانشاه کردند؛امّا متاسفانه بدلیل تحریم ها و مغایرت این حرکت با قوانین تحریمی آمریکا علیه ایران،این کمک های بشردوستانه مسدود شدند.
این صفت زیبا یک هدیه الهی برای ما انسانهاست که علاوه بر کمک و رٵفت داشتن نسبت به مردم کشورمان،کشورهای فرامرزی را هم دربرمیگیرد تا آنجا که کمک هایی از کشورمان به مردم میانمار،یمن و…می رسد.
لکن این رٵفت ما انسانها کجا و رٵفت امام بزرگوارمان کجا!!!!!
بیایید رئوف تر باشیم،بیایید در سالگرد شهادت اماممان این عهد را با امان رئوفمان ببندیم که به ایشان شباهت بیشتری پیدا کنیمو کمک های خود به مردم مسلمان کشورهای یمن،میانمار،غزه و…را بیشتر کنیم.
#بیایید_محبتمان_را_ابراز_کنیم
چرا که با این کار #یک_گام به #ظهور مولایمان نزدیکتر میشویم.
چرا که چهره واقعی اسلام را به جهانیان نشان میدهیم و دشمنانمان با دیدن این صحنه های زیبا از جانب ما؛ضعیف و ضعیف تر میشوند…
پس یک #یاعلی گوی و عشقت را به #هم_نوعت نشان ده…
منابع۱ :
اعیان الشیعه ؛ جلد ۲ ؛ صفحه ۲۵
بحارالانوار : جلد ۴۹ ص ۱۶۶
مقاتل الطالبین ؛ جلد ۲ ص ۳۱۸
عیون اخبار الرضا ؛ جلد ۲ ص ۳۶۸”
نویسنده: شکوفه حیدری
تایپیست: سیده سبا میرزمانی
قنوت سفارش شده
✅یکی از علما سال هاى بسيارى در قنوت نماز، آيات نورانى قرآن كريم و دعاهاى معصومين عليه السلام را می خواندند
❇️تا اينكه نوع كلمات و عبارات ايشان تغيير يافت و در قنوت براى امام عصر عجل الله تعالى فرجه دعا مى كردند.
?روزى در این مورد از ايشان سؤال شد و معظم له يك جمله گفتند: حضرت پيغام داده اند در قنوت به من دعا كنيد??
?اَللّٰهُم عَجِّلْ لِوَلیِکَ الْفَرَجْ?
?ای منتظران…
?ای مسلمانان…
?بیایید ماهم از این به بعد به حرف امام زمانمان گوش بدیمو در قنوت نمازهامون واسه آقامون دعا کنیم??
نویسنده: شکوفه حیدری
تایپیست: سیده سبا میرزمانی
خواب غفلت
از بزرگی پرسیدند:
از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟؟
گفت:
اگر
برای #امام_زمانت
کاری می کنی
یا #تبلیغی
انجام میدهی
و خلاصه قدمی برمی داری
و به ظهور آن حضرت
کمک میکنی
بدان که بیداری؛
و الّا
اگر مجتهد هم باشی
درخواب #غفلتی!
نویسنده: نگین آلبوغبیش
غـروب جمعه
باز غروب جمعـــــــه آمد..
باز بوی آمدنــت آمــــــد
باز من هـوای بــودنـتــــــ را ڪـــــردم
باز دلــــــــــــــــــم بی قرار تـــــوست
باز این جمـعــــه انتظـــــــــــــارت را می ڪشم
حـالم خـــــــوب است
اما گـــــذشـــــــــــــــته ام دَرد مـــــــــــیڪند
زودتـــر بـیا مـولایـــــــم
نویسنده: نگین آلبوغبیش
تایپیست: نگین آلبوغبیش
پایتخت حکومت امام زمان (عج)
در باب مرکزیت حکومت امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ روایات متعددی وارد شده است. و از ائمّه اطهار ـ علیهم السّلام ـ در این مورد پرسش هایی شده است که مرکز حکومت قائم آل محمد کجا بوده و مؤمنین به چه مرکزی مراجعه می کنند؟ آیا حکومت آن حضرت مرکزی خاص دارد و یا این که در شهرها در گردش است؟ به نمونه هایی از بیان ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ در این مورد اشاره می شود:
1. مفضّل می گوید: خدمت امام صادق بودم، عرض کردم: ای مولای من! خانه حضرت مهدی و محل اجتماع به دور آن، کجا خواهد بود؟
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «محل حکومت او کوفه و محل حکم فرمایی او مسجد جامع کوفه و محل تقسیم بیت المال، مسجد سهله و محل خلوت (استراحت آن حضرت)، ریگ های سفید نجف می باشد1».
2. ابوبکر خضرمی می گوید به امام باقر ـ علیه السّلام ـ گفتم: کدام سرزمین پس از حرم خدا و حرم پیامبرش با فضیلت تر است؟ فرمود: ای ابابکر! سرزمین کوفه که جایگاه پاکی است و در آن مسجد سهله قرار دارد مسجدی که همه پیامبران در آن نماز خوانده اند و از آن جا عدالت الهی پدیدار می گردد و قائم خداوند در همان جا خواهند بود. و جایگاه پیامبران و جایگاه، جانشینان صالح آنان است2.
3. امام علی ـ علیه السّلام ـ در ضمن بیانی پیرامون ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ فرموده است: «… سپس به کوفه می آید آنجا قرارگاه و منزل او است…3
4. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده است: «…همه در کوفه پیرامون آن (امام قائم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ) خواهند بود… و مردم با ایمان به هنگامی که قایم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ وارد کوفه شد و آن مرکز حکومت عادلانه او گردید، دوست می دارند در آن جا باشد و همواره دل های ایمان آوردگان در آن جا است4».
امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «…سپس آن حضرت به کوفه باز می گردد و از آن پایگاه عادلانه شخصیت های شایسته و وارسته را به سراسر جهان گسیل می دارد5
بنابر این، با توجه به نمونه هایی از روایاتی که در این مورد اشاره شد، چنین استفاده می شود که ظاهراًمرکز حکومت امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ کوفه می باشد.
منابع:
1. حسینی، سید محمد، دولة المهدی، قم، بوستان کتاب، ص363.
2. حرّ عاملی، اثبات الهدات، قم، چاپخانة علمیّه، ج3، ص402.
3. معجم الاحادیث امام مهدی، مؤسسة آل البیت، ج 5، ص 22.
4. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت،مؤسسه الوفاء، 1403ق، ج52، ص375.
5. همان، 345.
نویسنده: سیده حدیث موسوی
تایپیست: سیده سبا میرزمانی
عکس: سیده سبا میرزمانی
شباهت های قیام امام حسین (ع) و قیام امام زمان (عج)
1. ایمان راسخ
ایمان، ثمرة معرفت صحیح و حقیقی است. امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «المعرفة اصل فرعه الایمان»؛ «ایمان، تابع معرفت است». پس هر چه معرفت بیشتر باشد، ایمان نیز قویتر است؛ چنانچه رسول الله نیز فرمودهاند: «افضلکم ایمانا افضلکم عرفة».
طبیعی است قلبی که از رجس و آلودگی پاک شود و ظرف علوم و معارف اهلبیت (علیهالسلام) گردد، اطمنیان و ایمان در آن استقرار مییابد.
در تاریخ آمده است که یاران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) در شب عاشورا، نشاط و آرامش عجیبی داشتند. سید بن طاووس در لهوف نقل میکند که در شب عاشورا، بریربنخضیر با عبدالرحمنعبدریه شوخی میکرد و او را میخنداند و میگفت: «اطرافیانم میدانند که من، نه در جوانی و نه در پیری، اینگونه نبودهام؛ ولی این حالت، به جهت شوق و اشتیاقی است که نسبت به جایی که به سوی آن خواهیم رفت، دارم».
یاران حضرت بقیتالله (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) نیز، چنان خود را برای امام خود، ساخته و مهیا نمودهاند و ایمان را در قلب خود، مستقر ساخته¬اند که خدای تعالی در قرآن بر ایمانشان صحه میگذارد و آنها را اهل ایمان و عمل صالح معرفی میکند و میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم…»225.
امام باقر (علیهالسلام) نیز در شأن یاران امام زمان (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) میفرمایند: «این مؤمنان، همان کسانی هستند که خدای تعالی در کتابش، این¬گونه آنها را توصیف نموده است: “الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب…"»226.
اگر چه امام زمان (علیهالسلام) غائب است، ولی یاد او در دلهای آکنده از ایمان یارانش، حضور دارد؛ چنانچه امام کاظم (علیهالسلام) میفرمایند: «یغیب عن ابصار الناس شخصه و لا یغیب عن قلوب المومنین ذکره». ایمان به غیب، یاران حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) را چنان ارزش و مقامی داده است، که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) آنها را برادران خود میخواند و آرزوی دیدارشان را مینماید: «یا لیتنی قد لقیت اخوانی… و لکن اخوانی الذین یاتون من بعدکم یومنون بی… »
2. اسوههای استقامت
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون »227.
یاران حسین بن علی (علیهالسلام) و یاوران حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) که خدا را مربی خود میدانند و خویش را تحت تربیت او قرار دادهاند، نمونههای کامل صبر و استقامت هستند. آنان بر راه خود، چنان پابرجا هستند که قلوبی محکمتر از کوه پیدا نمودهاند و مصداق این فرمودة امام علی (علیهالسلام) شدهاند: «المؤمن، صلب من الجبل». آنان ارادههایی آهنین و قاطعیتی عجیب دارند و به هیچ وجه حاضر نمیشوند از راهی که در زیر سایة امامشان در پیش گرفتهاند، برگردند.
سخنانی که یاران امام حسین (علیهالسلام) در شب عاشورا و در محضر ابا عبدالله (علیهالسلام) گفتهاند، بهترین گواه بر این ادعاست. برای مثال، سعیدبنعبدالله حنفی در آن شب، چنین گفته است: «اگر بدانم که در راه شما کشته میشوم، سپس مرا زنده میکنند و میسوزانند و خاکسترم را بر باد میدهند و تا هفتاد مرتبه با من چنین میکنند، باز هم، دست از شما برنخواهم داشت».
زهیربنقین نیز در خطاب با امام حسین (علیهالسلام) این چنین، عرض ارادت کرده است: «یابن رسول الله! به خدا قسم؛ دوست دارم کشته شوم و بعد از آن، دوباره زنده شوم و تا هزار بار، این اتفاق بیفتد؛ اما خدای تعالی کشته شدن را از تو و اهلبیتت دفع نماید».
این ثبات و استقامت، آنها را چنان صبور ساخته بود که در نظرشان، تمام مصائب و سختیهای جهاد در راه خدا، سهل و آسان مینمود؛ لذا در زیارتشان عرض میکنیم: «السلام علیکم ایها الشهداء الصابرون اشهد انکم جاهدتم فی سبیل الله و صبرتم علی الاذی فی جنب الله».
در زمان غیبت، استقامت یاران حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) در عرصة اعتقادات است. یعنی در روزگاری که تمسک به دین - به تعبیر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) - مانند گرفتن پارة آتش بر کف دست است، ایشان، بر اعتقادات صحیح خود، ثابت و پابرجا هستند.
امام باقر (علیهالسلام) در این زمینه فرمودهاند: «یاتی زمان یغیب عنهم امامهم فیاطوبی للثابتین علی امرنا فی ذلک الزمان»؛ «روزگاری میرسد که امام از مردم غائب میگردد. پس خوشا به حال کسانی که در آن زمان، بر امر ما استوار میمانند».
امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، نیز ارادههای محکم یاران فرزندش، حجت بن الحسن (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) را اینگونه به تصویر میکشد: «کلهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم لو انهم همّوا بإزالة الجبال لازالوها من مواضعها»؛ «آنها شیرهای ژیانی هستند که از جنگلهای خود بیرون آمدهاند و اگر اراده کنند که کوهها را از جای برکنند، بی¬تردید چنین میکنند».
3. وفای به عهد
وفای به عهد، یکی از صفات نیک انسان است که در قبال هر کسی، پسندیده میباشد؛ ولی اگر طرف تعهد انسان، خدای تعالی باشد، ارزش و اهمیت آن، فزونی مییابد.
اصحاب حضرت سید الشهداء (علیهالسلام) به تعهدی که با خدای خود- در اطاعت و نصرت امام خویش داشتند- وفا نمودند؛ به طوریکه ایشان، در خطاب به یارانش میفرماید: «انی لا اعلم اصحابا او فی و لا خیرا من اصحابی…»؛ «همانا من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود، سراغ ندارم».
یاران با وفای حضرت بقیت الله (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) نیز، نه تنها در اثر فتنه و فراز و فرودهای دوران غیبت، تعهد خود را در یاری امام خود، فراموش نمیکنند، بلکه هر روز، عهد خود را با مولای خویش تجدید مینمایند: «اللهم انی اجدد له فی صبیحه یومی هذا عهدا و عقدا و بیعة له فی عنقه»4
4. محبت شدید به امام (علیهالسلام)
یکی از اوصاف مشترک یاران امام حسین (علیهالسلام) و یاران حضرت بقیت الله (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) این است که محبوبشان را خدای تعالی قرار دادهاند و تمام محبت خود را متمرکز به ذات مقدس او نموده¬اند: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه228». لذا در زیارت شهداء کربلا عرض میکنیم: «السلام علیکم یا اولیاء الله و أحبائه، السلام علیکم یا أصفیاء الله و اودائه، السلام علیکم یا أنصار دین الله».
از آن¬جا که امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «الدین هو الحب و الحب هو الدین»؛ قطعاً کسی که تمام محبتش را معطوف به خدای تعالی میکند، یاری¬کنندة دین او نیز خواهد بود. چنین کسی به تمام متعلقات خدای تعالی و آ¬ثار و نشانههای او عشق میورزد (اللهم انی أسئلک حبک و حب من یحبک) و از آنجا که امام معصوم، وجه الله، و بزرگترین آیت پروردگار است و محبت به او، عین محبت به خدای تعالی میباشد (من احبکم فقد احب الله)، اولیای الهی، بیشترین حب را نسبت به ذوات مقدس معصومین (علیهمالسلام) داشته و دارند.
آثار این محبت شدید را در گفتار و رفتار اصحاب ابا عبدالله (علیهالسلام) -که محبت خویش را برای امام خود، خالص ساختهاند (و مودتی خالصه لکم)- میتوان دید. برای مثال، هلالبننافع، در خطاب با مولای خویش عرض میکند: «ما با دوستان شما، دوست، و با دشمنانتان، دشمن هستیم». مسلمبنعوسجه نیز میگوید: «والله؛ دست از تو بر نمیدارم تا خدا بداند که ما حرمت پیامبرش را دربارة تو رعایت نمودیم».
از دیگر مصادیق این محبت خالصانه، پیمانی است که یاران و خاندان امام حسین (علیهالسلام)، در شب عاشورا با یکدیگر بستند. در آن شب، حبیببنمظاهر، اصحاب را جمع نمود تا به هم تعهد دهند که هنگام جنگ، پیشقدم شوند و نگذارند قبل از آنها، کسی از بنیهاشم به میدان برود. حضرت عباس (علیهالسلام) نیز، بنیهاشم را جمع نمود تا برای دفاع از مولای خویش، همپیمان شوند.
این ویژگی، در اصحاب امام عصر (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) نیز دیده میشود. امام صادق (علیهالسلام)، در اینباره میفرمایند: «اگر همة مردم بمیرند، خداوند، یاران او [مهدی موعود (عجلاللهتعالی فرجهالشریف)] را خواهد آورد؛ آنها کسانی هستند که خداوند دربارة آنها فرموده است: “فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه…229».
کسی که مقصود و محبوب دل او، حجتبنالحسن (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) است، از ذکر نام محبوبش لذت میبرد. دوست دارد نام محبوبش، بلند آوازه باشد و همه، نام او را ببرند و متوجه او باشند. لذا بیتوجهی و غفلت مردم از آن حضرت، برایش گران است: «عزیز علی ان أبکیک و یخذلک الوری»؛ «برای من سخت است که بر تو بگریم، در حالی که دیگران، تو را واگذارند».
چنین کسی، در روز جمعه -که همه به خوشگذرانی مشغولند- زانوی غم در بغل میگیرد و در فراق محبوبش، حیران و سرگردان میشود: «الی متی احار فیک یا مولای» و غربت محبوبش، تاب و توان او را میبرد: «عزیز علی ان یجری علیک دونهم ما جری». او، تمام هستی و وجودش را در پای مولایش ریخته و انتظار روزی را میکشد که جان ناقابلش را فدای قدوم مبارک امام (علیهالسلام) کند و این را، کمترین خدمت به محبوبش میداند. همان¬گونه که امیرالمؤمنین، در توصیف یاوران امام مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) فرمود: «قوم لم یمنوا علی الله بالصبر و لم یستعظموا بذل انفسهم فی الحق»؛ «آنها قومی هستند که با صبر و شکیبایی خود، برخدا منت نمیگذارند و جانبازی در راه حق را بزرگ نمیشمارند».
امتیازات یاران حجة بن الحسن (عجلاللهتعالی فرجهالشریف)
با وجود تمام مشترکات و تشابهاتی که بین یاران امام حسین (علیهالسلام) و حضرت بقیتالله (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) وجود دارد؛ ولی اصحاب حضرت حجتبنالحسن (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) امتیازاتی دارند که هر انسان با بصیرتی را طامع میسازد تا خود را در زمرة آنان قرار دهد.
منبع: راسخون
محقق: سیده حدیث موسوی
تایپیست: سیده سبا میرزمانی
عکس: سیده سبا میرزمانی
آخرالزمان
* در فتنههای آخرالزمان و آخرین مراحل انتظار، شما با صحنهای مواجه میشوید که خوبان و بعضاً با قرآن در مقابل اهلبیت(ع) میایستند. و به قول امام باقر(ع) برخی از فقها میخواهند حکم قتل حضرت را بدهند، ولی زورشان نمیرسد! (و لو لا ان السیف بیده لأفتى الفقهاء بقتله؛ سایت آیت الله بهجت؛مطلب 2148 و شرح أصول الکافی/ 1/ 563)
* در آخرالزمان مشکل اصلی، آدمخوبها هستند؛ نه کفار و آدمهای بد. مثلاً روایتی نداریم که بگوید: از بس کفار مراکز فساد میسازند، ظهور به تأخیر میافتد! یا روایتی نداریم که بگوید: کفار از بس سلاح هستهای مخرب دارند، لذا حضرت ظهور نمیکند که مبادا آن بمبها را بر سر مسملین فروبریزند! چرا اهلبیت(ع) راجع به سلاح هستهای در آخرالزمان سخن نگفتهاند، در حالیکه راجع به خیلی از مسائل دیگر بحث کردهاند؟ آیا خبر نداشتند؟ چرا خبر داشتند، اما سلاح هستهای مسألۀ آنها نبوده، همۀ مسائل برمیگردد به اینکه «خوبها باید خالص و خُلّص بشوند» مشکل این است که ما در بین خودمان ناخالصی داریم، اینها را باید درست کنیم.
* ما اگر واقعاً در آخرالزمان هم نباشیم، لااقل در آستانۀ آخرالزمان هستیم. و البته این به رفتار ما بستگی دارد که ما چگونه رفتار کنیم تا این آخرالزمان زودتر محقق شود.
1. آیا ده سال پیش کسی فکر میکرد که امروز در منطقه اینهمه لشکر برای خط مقاومت داشته باشیم و همه اینقدر مرید رهبر انقلاب باشند؟! آیا کسی فکر میکرد علاوه بر قدرت فرهنگی، اینهمه قدرت لجستیک در منطقه داشته باشیم؟! آیا کسی فکر میکرد که ملت ایران و عراق اینطور با هم متصل شوند؟! واقعاً کسی فکر نمیکرد.
2. وضعیت الان ما با ده سال پیش، اصلاً قابل مقایسه نیست، احدی ده سال قبل، پیشبینی نمیکرد که وضع ما در منطقه اینقدر بهتر شود. الان هم نسبت به ده سال بعد، همینطور است؛ یعنی احدی نمیتواند پیشبینی کند که ده سال آینده ما به کجا خواهیم رسید؟ خودتان را برای آن روز آماده کنید.
شاید برخی بگویند: شما که اینقدر امید میدهید، حالا اگر ظهور عقب افتاد چه؟ خُب اگر تصمیم خدا بر این تعلق گرفت که عقب بیفتد، دارد ایمان ما را امتحان میکند، ما که نمیتوانیم جلوی امتحان خدا را بگیریم! کمااینکه خدا قبلاً هم اینکار را کرده و «بدا» حاصل شده است، مثلاً در زمان حضرت نوح، چندین بار مژدۀ فرج داده شد ولی به تأخیر افتاد. تازه ما که فقط امید واثق میدهیم، در حالیکه حضرت نوح(ع) وعدۀ قطعی داده بودند!
برای آماده شدن نیروها جهت یک عملیات بزرگ، معمولاً یک مانور نظامی انجام میدهند تا نیروها آمادگی لازم را پیدا کنند. حالا ببینید که اهلبیت(ع) خودشان بزرگترین مانور را برپا کردهاند که در اربعین 20 میلیون نفر در کربلا حاضر میشوند. شما فقط حساب کنید که برای این20 میلیون نفر به مدت یکهفته و هر روز سه وعده غذا بخواهد داده شود، چه رقمی میشود! واقعاً سازماندهی این ماجرا در حدّ معجزه است!
* واقعاً این پیادهروی اربعین برای چیست؟ آیا تفریح است؟! اگر این مانور آمادگی برای قیام پای رکاب حضرت نیست، پس چیست؟ چرا اهلبیت(ع) - با روایاتی که در باب ثواب زیارت حسین(ع) با پای پیاده بیان فرمودهاند- 20 میلیون نفر را آوارۀ بیابانها کردهاند؟ آیا از این جریان نمیخواهند بهرهبرداری کنند؟ معلوم است که اهلبیت(ع) برای این ماجرا نقشه کشیده و طراحی کردهاند تا یک میعادگاه عظیم 20 میلیونی درست کنند.
حضرت امام(ره) میفرمود؛ اهلبیت(ع) که اینهمه ثواب برای گریه و زیارت حسین(ع) بیان فرمودهاند، از اول نقشه داشتند. با این اشکها و زیارتها چه کارها میتوان کرد!(صحیفه امام/16/344)
منبع:
بیان معنوی/استاد علیرضا پناهیان
محقق: سیده حدیث موسوی
تایپیست: سیده سبا میرزمانی